یه لحظه     محدودیت اجباری :: میشه یه لحظه توقف!

میشه یه لحظه توقف!

زندگی یعنی حرکت ولی نه به اون سرعتی که نفهمیم چیکار می کنیم!

میشه یه لحظه توقف!

زندگی یعنی حرکت ولی نه به اون سرعتی که نفهمیم چیکار می کنیم!

بسم الله
شاید اینقدر توی این زندگی های امروزی افتادیم که دیگه فکر می کنیم توقف محاله!
ولی اینجور نیست!
و باید اینجور نباشه! حتی توی فکرمون!
بیایید کمی در مورد زندگی مون فکر کنیم!
حداقل کمی توقف کنیم و دوباره ادامه بدیم!

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محدودیت اجباری» ثبت شده است

۱۰
ارديبهشت

یه یاد آوری کوچیک : زندگی تا ابد، حساب و کتاب، اختیار، الگو برداری، طرح نیاز، پدر و مادر

اینا همش اجباریه!

شاید بپرسی چرا اینا را میشماری؟!

دونستن این محدودیت های اجباری چه فایده ای داره؟

راستش را بگم نمی خواستم به این زودی نتیجه ی اینا را بگم!

ولی فکر می کنم دیگه موقعش  شده باشه:

بله همه ی این محدودیت ها را باید بدونیم تا بتونیم مسیر زندگیمون را تشخیص بدیم!

مثلا یه موردش را بگم: اگه ندونیم که «زندگی تا ابد» اجباریه! خب مقابلش را فکر می کنیم یعنی اینکه زندگی محدوده و اختیاریه! در نتیجه عاقبت اندیشی نمی کنیم!

خیلی واضحه! انسانهایی که فقط برا دنیای مادیشون تلاش می کنند، واقعا اعتقادی به ابدی بودن ندارند! اینا حتی نمی خوان لذتی را از دست بدن! چون می ترسند تموم بشه!

اما اگه ابدی بودن را بپذیریم خودمون را فقط به لذت ابدی می فروشیم!

یه لحظه توقف کنیم! زندگی ابدی با لذت ابدی یا ...!

این خیلی خیلی مهمه!

این جور مسائله که زندگی ها را می سازه و سرنوشت ها را تغییر می ده!

  • علیرضا مهماندوست
۰۷
ارديبهشت

یعنی فکر می کنی اگه پدر و مادرت افراد دیگه ای بودند ...

یعنی فکر می کنی با تغییر پدر و مادرت سرنوشتت هم تغییر می کنه!؟

بیا از امروز این را باور کنیم که ...

سرنوشت انسان اجباری نیست اونم با یه محدودیت اجباری!

بله اگر منظورت از سرنوشت پست و مقام دنیاست، پدر و مادر خیلی توی این مساله مهمند!

اما سرنوشت، اونی که فکر می کنی نیست!

هیچ کدوم از این محدودیت های اجباری سرنوشت ساز نیستند!

واضح تر بگم عاقبت ما آدمها وابسته به عمل اختیاری ماست! نه محدودیتهایی که داریم!

یه لحظه فکر کنیم ببینیم چیکار داریم می کنیم! سرنوشتمون را چه جوری داریم رقم میزنیم!

  • علیرضا مهماندوست
۰۵
ارديبهشت

بیایید با هم یه کم بیشتر در مورد خانوادهامون فکر کنیم!

هر کدوممون یه خانواده داریم که کاملا غیر اختیاریه!

(مقصودم خانواده پدر و مادریه)

این را بدونیم که هر کدوممون یه جوری داریم آزمایش می شیم! کاملا متفاوت از رفقامون!

این خیلی مهمه!

تو زندگی مون، خیلی وقتها می خواهیم مقایسه کنیم!

بله خودمون را با دیگران!

بیاییم یه لحظه فکر کنیم تا دیگه این مقایسه ها را نکنیم!

هر شخصی خانواده خودش را داره و وظایف خاص خودش نسبت به اونها!


  • علیرضا مهماندوست
۰۳
ارديبهشت

زندگی تا ابد، حساب و کتاب، اختیار، الگو برداری، طرح نیاز، ...

بله اینا همش محدودیته ولی...

ولی سرنوشت سازی خودمون را هیچ وقت فراموش نکنیم که با همه این محدودیتها دست خودمونه!

بله قبول دارم که درصد کمی از سرنوشتهامون اجباریه!

ولی شاید حدود نود درصد دست خودمونه!!!

البته این یادمون نره که سرنوشت به معنی کسب پست و مقام و جایگاه دنیایی نیست!

یادمون نره میشه فقط با یه لحظه فکر کردن سرنوشتمون را تغییر بدیم!


  • علیرضا مهماندوست
۳۰
فروردين

یه مثال بزنم !

ما آدما نیاز داریم که یه لباسی بپوشیم یا یه آرایشی بکنیم!

اما اینکه این مدل لباس یا آرایش را از کی بگیریم خیلی مهمه!

مد گرایی اونم بدون فکر، اونم از سنگر دشمن، درسته؟؟؟!

یه لحظه فکر کنیم حتی ساده ترین چیزهای زندگیمون را داریم از کی می گیریم و نیازهامون را داریم پیش کی عرضه می کنیم.

فقط یه لحظه!

  • علیرضا مهماندوست
۲۹
فروردين

بله بازم یه محدودیت دیگه!

نمی دونم تاکی میخواهیم قبول کنیم که محدودیت های زیادی دور و برمون هست!

شاید یکی از مهمترین این محدودیت های اجباری طرح نیاز باشه!

ما انسانها زندگیمون به همدیگه گره خورده و باید از همدیگه درخواستهایی داشته باشیم!

البته بازم تکرار میکنم، خیلی از کارهامون را بدون درخواست انجام می دیم ولی ...

آخرش توی بعضی کارها نیازمون را نمی تونیم خودمون برآورده کنیم!

پس این وسط چی مهمه؟؟؟

در واقع چی اختیاریه؟؟؟

تو فقط می تونی انتخاب کنی که از کی در خواست کنی!

پس یه لحظه فکر کن ببین به کی رو میزنی!



  • علیرضا مهماندوست
۲۸
فروردين

تا حالا فکر کردی که آیا می تونی تموم نیازهات را خودت برآورده کنی؟!

اصلا ممکنه!

یعنی میشه از کسی چیزی نخواهیم!


یه لحظه فکر کن!


بله! باید بخواهیم!

باید بعضی از نیازهامون را برا دیگران مطرح کنیم!

  • علیرضا مهماندوست
۲۷
فروردين

زندگی تا ابد، حساب و کتاب، اختیار، الگو برداری، ... اینا همش محدودیته!

حرف در الگو برداری اجباری زیاد میشه زد ولی ...

بگمانم قبول کردی که اینم یه اجبار توی زندگی دنیایی ماست!

محدودیت های زندگی مون خیلی بیشتر از اینا هم هست!

مورد بعدی ...

اول بگو قبول کردی که زندگی این دنیایی پر از محدودیته یا هنوز نه؟

  • علیرضا مهماندوست
۲۶
فروردين

یکی از رفقا یه نکته ای گفت، به نظرم جالب بود!

تا به حال شده چیزی را تجربه کنی ولی ...

بذار اینجوری بگم فکر کن یه راهی را بری و بفهمی که سخته و راه راحت تری هم وجود داره!

اما ...

دفعه بعد هم بازم همون راه را بری!

بعدش هم با خودت بگی راه راحت تری هم بود!

این یعنی استفاده نکردن از تجربه!

مردم چند دسته اند :

یا اصلا تجربه نمی کنن!!!

یا تجربه می کنن و ازش استفاده نمی کنن!!

یا تجربه می کنن و ازش استفاده می کن!

یا از تجربه های دیگران استفاده می کنن***

یه لحظه فکر کن ببین از کدوم دسته هستی!

  • علیرضا مهماندوست
۲۴
فروردين

به نظرم دیگه قبول کردی که یکی از اجبار های زندگی چیه!

بله، داشتن الگو!

می تونی برداشتهای دیگه ای هم بکنی و مثلا بگی اجباری که نیست ولی چون وقت و امکانات برا تجربه کم داریم خب باید از یکی پیروی کنیم یا حداقل تجربه اش را بگیریم و عمل کنیم.

باشه حرفی نیست!

ولی این را بدون خیلی چیزها توی زندگی مون واضحه!

فقط باید یه لحظه فکر کنیم تا بفهمیمش!

  • علیرضا مهماندوست